خوشنویسی

آثار خوشنویسی خودم وبعضی از اساتید خوشنویس

خوشنویسی

آثار خوشنویسی خودم وبعضی از اساتید خوشنویس

مقدمات خط زیبا

برای رسیدن به خط زیبا باید از چهار خوان گذشت:

الف) اصول ب) نسبت ج) کرسی د) ترکیب

خوان اول: اصول

1- سواد : در لغت به معنای سیاهی است و در خوشنویسی اثر قلم و مرکب بر صفحه است.

2- بیاض: در لغت به معنای سفیدی است . و در خوشنویسی به مکان هایی گفته می شود که مرکب در آن اثر ندارد .

3- صعود حقیقی: صعود به معنای راست و بالارفتن است.

4- نزول حقیقی: به معنای پایین آمدن است .

5- سطح: در خوشنویسی هر گاه سه نقطه منتخب از حرف یا کلمه ای بر خط راستی بگذرد به آن سطح گفته می شود

6- دور: دور بر خلاف سطح است – هر گاه سه نقطه برروی حرف یا کلمه ای نتواند یک امتداد راست را بسازد دور می گویند.


7- ارسال: کندی و تندی و فشار قلم را ارسال می نامند.

8- تألیف: رابط بین هر حرف با حرف دیگر را تألیف می نامند.

9- قانون اشراف: اشراف به معنای مشرف بودن و مسلط بودن قسمت اول کلمه بر قسمت اول آخر آن است.

10- قانون خط و صفحه: در هر کلمه ای ضخامت که به آن صفحه گفته می شود وجود دارد و بعد از آن باید خط و یا ظرافت وجود داشته باشد که کلمات شکل زیبایی به خود بگیرند.

11- قانون چنگ: هر گاه دو حرف که دارای ضخامت هستند کنار هم قرار گیرند نیروی جاذبه بین آنها باعث نزدیک شدن نشان و در نتیجه به وجود آمدن چنگ می شود ، یعنی دندانه بین این دو ضخامت از حالت عادی خارج شده و بنابراین کمی تیره تر اجرا می شود و به سمت بالا میل می کند.

12- قانون کلاف: جهت ایجاد تحکیم و استوار ی در نستعلیق که جزء محسنات است از قانون کلاف استفاده می کنیم . قانون کلاف از دو حرکت رفت و برگشت تشکیل شده است .

13- قانون آویز: هر گاه کلمه به یا و ک و .... بچسبد آویز ایجاد می شود.

خوان دوم: نسبت                                                                                    نسبت عبارتست از اندازه گیری حروف به وسیله :

1-نقطه : مابین و انسی قلم را یک حرف می گویند. دانگ: اگر حرف قلم را به 6 قسمت مساوی تقسیم کنیم هر کدام از این قسمتها یک ششم قلم) را یک دانگ قلم گویند. نقطه به چهار نوع تقسیم می شود:

الف) نقطه 6 دانگ ج) نقطه 4 دانگ

ب) نقطه 5 دانگ د) نقطه 3 دانگ

2- نقطه منفی : به نقطه های تو خالی 2 تا 6 دانگ نقطه منفی گفته می شود.

3- ذره: کوچکتر از نقطه 3 دانگ ذره نامیده می شود.

4- خط: در ریاضیات طول بدون ضخامت را خط می گویند. هر گاه نقطه یا ذره ای به حرکت درآید مسیر آن خط نامیده می شود اما در خوشنویسی خط ضخامت یک ششم یعنی ذره ای که یک ششم قلم باشد را دار است.

5- نسبت های طلایی:

5- 1- نقطه طلایی: زیباترین مکان هندسی برای استقرار یک نقطه بر روی پاره خط صفحه و حجم را نقطه طلایی گویند .

618/0 . طول پاره خط = فرمول نقطه طلایییکی از کاربردهای نقطه طلایی انتخاب زیباترین مکان یک کشش در یک سطر است.

5-2 نادیه طلایی : زیباترین زاویه در طبیعت که زاویه 5/63 درجه می باشد و زاویه ابتدای اکثر حروف است.

5-3 مارپیچ طلایی: در واقع تمام حرکات در خط از همزه الهام گرفته است.این حرکت مارپیچ مانند ، در طبیعت به وفور یافت می شود. مانند: سر قو، لاک حلزون

6-زاویه چرخش:

از برخورد امتداد زاویه ابتدای هر حرکت با زاویه انتهای همان حرکت یا حرکات دیگر زاویه ای پدید می آید که زاویه چرخش نام دارد.

7- شکلهای هندسی :

هشت ضلعی منتظم: به وسیله این شکل می توان زوایای دور حروف را مورد بررسی قرار داد.

8- تقطیع:

 هنگامی که حروف به هم متصل می شوند از دور آنها کاسته شده و در واقع قطع می شوند این حرکت چندین برابر به زیبایی خط می افزاید که به آن تقطیع (برش خط) می گویند. تقطیع را عماد الکتاب سیفی ابداع نمود.

9- توازی:

توازی رعایت زاویه شروع هر حرف به لحاظ برشهای خط با زاویه قلم گذاری است.

10-توازن: از ریشه وزن گرفته شده و به رعایت سبکی و سنگینی در یک حرف ، کلمه و جمله گفته می شود.

11- تقارن :

 به مفهوم ایجاد قرینه است. در ترکیب بدان معناست که همان چیزی که مثلاً در سمت راست سطر داریم در سمت چپ نیز آن حرف را داشته باشیم.

12- تعادل:

اگر حروف آخر یک کلمه توانایی تحمل حروف ما قبل خود را داشته باشد کلمه تعادل دارد که به آن حس ایستایی می گویند.

13- تقسیم ضخامت ها:

 به رعایت ضخامت ها در یک کلمه یا حرف نسبت به قطر قلم یا حرف قلم گفته می شود. هر اندازه که تعداد حروف در یک کلمه زیادتر باشد جهت رعایت توازن در آن کلمه باید ضخامت ها کاسته شود.

14- توفید:

توفید از ریشه وفی گرفته شده و به معنای وفا کردن است و در اصطلاح خوشنویسی یعنی رعایت نسبت طلایی بین نزول مجازی – سطح و صعود مجازی نزول مجازی بیشتر از سطح و سطح بیشتر از صعود است.

15- اتمام:                                                                             اتمام رعایت تناسب ارتفاع است به عرض حروف مثال : در حرف " ی " عرض آن در راستای افقی 3 نقطه و نیم و ارتفاع آن 4 نقطه است.

16- مرکب برداری ( اسباغ ) : رعایت به

ا

اندازه برداشتن مرکب به سر قلم را مرکب برداری می گویند.

خوان سوم: کرسی

کرسی در لغت به معنای صندلی است. اما در خوشنویسی به پاشنه حروف ( نشیمن گاه حروف) نسبت به خط زمینه فرش و همچنین انتهای حروف نسبت به کرسی عمودی گفته می شود.

حروف بر دو نوعند:

الف: حروف کوچک (خرد) که نشیمن گاهشان روی خط زمینه فرش ( و یا بالاتر از آن قرار می گیرد) که عبارتند از: الف- ب- د- ر- ط- ف-ک- و- ه- یای معکوس

حروف بزرگ: حروفی که نشیمن گاهشان زیر خط زمینه فرش باشد که این حروف به 4 دسته تقسیم می شوند:

دسته اول: همه دوایر: ح – س – ص – ع – ق – ل – م – ن – ی

دسته دوم: 1- رای دم موشی: که دو نقطه می باشد : مر،

 2- رای شمشیری : که دو نقطه و یک ذره می باشد.

دسته سوم: رای دم روباهی : رایی که بلافاصله بعد کشش قرار می گیرد و دندانه ای ما قبل رو وجود ندارد.

دسته چهارم: هر گاه حروف بزرگ روی حروف کوچک قرار گیرند حروف کوچک کوچکتر شده و مقداری از آنها زیر خط زمینه می رود.

انواع خط زمینه:

1- عرش:بالاترین اثر قلم

2- فرش: خط زمینه اصلی

3- ذیل الخط: پایین ترین اثر قلم

ترصیف:رعایت فاصله هر حرف با حرف دیگر را ترصیف گویند. ( رعایت یک نقطه فاصله میان کلمات)

خوان چهارم: ترکیب

ترکیب در لغت به معنای درآمیختن است اما در اصطلاح خوشنویسی آمیختن سه عنصر حرف- صفحه و رنگ را گویند. 

الف) حرف: تلفیق شدن هر حرف با حرف دیگر

ب) صفحه : در صفحه آرایی باید از حروف طوری استفاده شود که اثر آن زیبا باشد.

ج) رنگ: رنگهای اصلی- هم خانواده – مکمل- رنگهای خنثی

تفضیل: رعایت بهترین کشش در سطر را تفضیل گویند.

انواع کششها:

1-کشش ساده : کششی است که به دو طرف ان هیچ چیزی متصل نیست و اندازه اش بین 9 تا 11 نقطه است. 

2- کشش نیمه مرکب: کششی است که از یک طرف به حرفی وصل شده است و اندازه اش 7 تا 9 نقطه است.

3- کشش مرکب: کششی است که از دو طرف متصل است و بین 5 تا 7 نقطه می باشد.

میدان نیرو:

محلی که چشم جذب آن می شود را میدان نیرو می گویند- گاهی خلوت ها ( بیاض ها) باید اسیر گاه چشم باشند و گاهی جلوتها ( سوادها)

تسطیر: به سطر کشیدن کلمات با در نظر گرفتن حسن همجواری – تقارن-توازن و تعادل را تسطیر گویند.

قانون عدم ثبات:

اگر خوشنویسی اثری به وجود آورد که خود خوشنویس نتواند آن را دوباره بنویسد این اثر یک اثر به جا ماندنی است و به این عمل قانون عدم ثبات گفته می شود که اگر در خط خوشنویس وجود داشته باشد بسیار عالی است.

صفا: حظ بردن از خط( از بیرون مدهوش شدن ) و متوجه شدن به خط را صفا گویند . در واقع صفای خط از صفای دل است.

شأن: هر وقت خط خوشنویسی به حدی برسد که آن بدون امضاء شناسایی شود که اثر کیست ، آن خط به شأن رسیده و معرف شخصیت خوشنویس است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.